فرنیکافرنیکا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

farnika

فرنیکا و خواهر و برادر های خیالی

یادم میاد مامان جون همیشه تعریف میکرد که من وقتی بچه بودم و میدیم دوستام خواهر یا برادر دارن ، گریه میکردم و التماسشون میکردم که ما هم بریم یکی بخریم حالا همون قضیه واسه خودم تکرار شده قضیه از اون جا شروع میشه که تو مهدکودک چون بعضی از دوستات از خواهر و برادر هاشون تعریف میکنن تو هم فکر میکنی که خواهر و برادر داری اوایل که میگفتی یه خواهر دارم اسمش النا هست بعدش میگفتی من یه داداش و یه برادر و یه خواهر و یه آبجی دارم حتی یادم میاد یه روز که داشتی از خواهرت واسه یه خانم دکتری تعریف میکردی ازم پرسید : خواهر داره ؟ گفتم خواهر خیالیشه خانم دکتر(به هوای اینکه نمیدونی معنی خیالی چیه!!!)کلی بهت برخورد و با ناراحتی گفتی ما...
11 شهريور 1396

یه عکس از اینجا از من بنداز

برعکس پارسال که هر موقع میخواستیم ازت عکس بندازیم یا قیافتو کج و کوله میکردی یا روتو بر میگردوندی و اذیت میکردی امسال تا یه پارکی جایی میریم از تو و در و دیوار باید مدام عکس بگیریم قربون خودت و اون ژست گرفتن هات بشم من عزیزمممممممممم ...
3 شهريور 1396

فرنیکا در مهد هما

یک صبحانه خوب با دوستان تو حیاط مهد جشن تولد متولدین تابستان تو مهد فرنیکا در حال شن بازی با دوستان تو محوطه حیاط یک روز خوب خوشحال و خندان کنار دوستان در حال ماهیگیری فرنیکا در حال ساخت کلاژ اقیانوس در کل خیلی عاشق مهد و دوستات هستی و پنج شنبه و جمعه که مهد نمیریم خیلی دلتنگ دوستات میشی مخصوصا پریا و مهراد و ستایش     ...
2 شهريور 1396

لغت نامه چهارسالگی

آناس = آدامس طاروس = طاووس بَنجِس = بدجنس لخ = یخ لک = یک (قربونش برم که حرف ی اول حروف رو ل تلفظ میکنه ) و من از همین تریبون!!! اعلام میکنم تلفظ درست یکسری لغات رو بهت یاد نمیدم که اشتباه بگی ما روحیمون عوض بشه ...
11 مرداد 1396

یک سفر خوب به همدان

یک سفر دو روزه به همدان با خاله مهناز و دایی علی فرنیکا در کنار مقبره باباطاهر عریان مقبره ابوعلی سینا اینم تو حیاط اش آبشار گنج نامه غار علیصدر این لباسی که میبینی تو همه عکسها پوشیدی رو خیلی دوست داری طوری که علاوه بر اینکه کل سفر پوشیدی و نذاشتی از تنت در بیارم تو خونه هم وضعیت همینطوری  و تا حسابی کثیف نشه نمیذاری عوض کنم تازه چند بار هم از توی ماشین لباسشویی نشسته در آوردی و پوشیدی یه بار هم بعد از اینکه شستم خیس خیس انقدر داد و بیداد راه انداختی تا اجازه دادم دوباره بپوشی خلاصه اینکه خیلی دوسش داری هم به خاطر اینکه عکس آنا السا داره هم به خاطر اینکه دامن چین چین داره ...
29 تير 1396
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به farnika می باشد