اولین خیز برداشتن (چهار دست و پا رفتن)
عید 93 بود . اصلا تمایلی برای راه افتادن نداشتی . اگر هم چیزی رو میخواستی که دور بود دادو بیداد میکردی که بهم بدید . چند روزی بود که پشت پات رو میگرفتیم تا فشار بدی و راه بیوفتی . اون شب عزیز جون یه عروسک گذاشت جلوت و هی کمکت میکرد تا بهش برسی تو هم هی تلاش میکردی که یهو دیدیم بدون کمک رو دست چپ ات خیز برمیداری و خودت رو میکشونی طرف عروسک . بابایی سریع رفت دوربین رو آورد و ازت فیلم گرفت . قربون دختر بشم که داره بزرگ میشه . ...